من وقتایی که ناراحت و سرخورده هستم، یا اتفاق بدی برام افتاده، به جای مراقبت از خودم، بیشتر با خودم لجبازی می کنم؛ مثلا غذاهای بد می خورم، یا از پوستم مراقبت نمی کنم. یه جورایی انگار از خودم انتقام می گیرم. البته دلیلش رو نمی دونم. شاید ته دلم میخوام خودم رو به خاطر حال بدم تنبیه و سرزنش کنم. گاهی وقتا هم توی موقعیت های خوب به خودم اجازه لذت بردن از زندگی رو نمیدم. فکر می کنم بیشتر سختگیری هام بی جاست. البته بهتره بگم توی مسیر درستی نیست چون زندگی با نظم برام خیلی بهتره. 

در حال حاضر بیرون رفتن از خونه برام سخت شده مخصوصا دانشگاه رفتن و انجام دادن کارهام و تحویل دادن کتاب های کتابخونه. دوست دارم زمان متوقف بشه تا من بتونم کمی استراحت کنم. مادرم اصرار داره فرش اتاقی که وسایل من اونجاست رو عوض کنه و من از دیروز دارم مقاومت می کنم چون حوصله جا به جا کردن میز و کتاب و این همه وسایل رو ندارم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها