یک ماه گذشته را انگار در میان زمین و آسمان سپری کردم. نه تفریحی داشتم، نه یادگیری، نه کتاب خوب و نه دیدن فیلم و سریال هایی که منتظر پایان امتحانات بودند. امروز اما روز خوبی بود؛ به جز کابوس گریه آوری که دیدم. به هر دستاویزی چنگ زدم تا حال خودم را خوب نگه دارم و فرو نریزم و برای اولین بااار در یک مدت طولانی،قبل از ساعت خواب،تمام کارهای لیستم را به اتمام رسانده ام. این پیشرفت بزرگی برای من محسوب می شود حتی اگر کارها را نیمه کاره رها می کردم( که نکردم). امیدوارم امشب بدون کابوس استراحت کنم و ناامنی ها و ترس هایم کمی در ضمیر ناخودآگاهم بمانند و پایشان به رویاهایم باز نشود.

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها